سلام .... یه سلام گرم و پر انرژی به آقای خودم.... آقای خوبیها ..... خیلی وقت بود که دست به قلم نشده بودم تا برای شما بنویسم ولی امروز این صفحه کلید که هیچوقت نمیتونه برام جای قلم و کاغذ رو بگیره برام شده همدم من .....

 آقا جان.... بعضی وقتا انقدر حضورتو تو قلبم احساس میکنم که باورم نمیشه حرفهارو..... میگن غایبی... ولی تو .... حاضرترینی و من چه میدونم ازتو و از تنهایی تو .....

من .... اگه یه روز دوستم زنگ نزنه و احوالمو نپرسه .... فرداش زنگ میزنم و میگم خیلی نامردی.... حالا فکرشو بکن .... اینهمه مثل من و امثال من هستن که ادعای دوستی با شما رو دارن .... ولی دریغ از اینکه یه روز بهت وصل بشیم و احوالتو بپرسیم ..... آقا خوبی؟؟ گریه هات تموم شد؟؟؟ هنوزم که هنوزه تنهایی؟؟؟؟

سخته آقاجان .... اینهمه آدم ادعای دوستی کنن و شما تنها باشید.....

من منتظرت نیستم ..... تو منتظر منی...... منتظر منی که یه تکونی به خودم بدم..... من اسم خودمو گذاشتم منتظر و غیبت میکنم؟ دروغ میگم؟.......

 آقاجان .....عهد میبندم که دیگه اشکاتو در نیارم .... ولی مگه دووم میارم؟؟؟

آقاجان ..... دستمو بگیر ..... میدونم که عمریست گرفته ای ..... گفتم که نکنه یه وقت رهایش کنی.....

یاحق

آرمیتا - مدیر وبلاگ منتظران ظهور

نظرات شما عزیزان:

...

ساعت15:57---17 مهر 1393

آقاجان درسته من کسی نیستم ولی خواهش میکنم دستش رو بگیر...
پاسخ: .... ممنونم .......

عاشق گمنامی

ساعت19:08---16 مهر 1393

مثالی میخوام بزنم شاید مثال خوبی نباشه اما برای اینکه مطلبمو برسونه خوبه
فرض کنید تو مناطق شمالی کشور که مردم مرغ و جوجه ها رو صبح میریزن از خونه بیرون و غروب بر میگردن و اگه یکی از مرغ ها غروب نیاد تمام جاها دنبالش میگردن تا اونو پیدا کنن و از همه سراغشو میگیرن حالا یک آقایی ب این خوبی این همه سال منتظر ما هست دریغ از یک توجه از سمت ما
پاسخ:واقعا..... آقای دانشمند هم یه همچین مثالی زده بود..... نمیدونم چی بگم ..... خیلی حقیقت تلخیه که باید باورش کنیم ..... اسم منتظر رو دوشم سنگینی میکنه ..... امیدوارم بتونیم لایق این اسم باشیم.....

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: